گوشی بعد از سه روز و ۱۲ ساعت که رنگ شارژرو ندیده بود، حالا با ۵% شارژ دید .. این واقعا برای منی که یه مدت مطمئن شده بودم معتاد این فضا شدم عجیبه که استفادهم اینقدر کم شده باشه ، ولی سوال اینجاست .. من تو این چند روز مگه کاری غیر یللی تللی داشتم ؟! یه طوری اوضاع خرابه که حس میکردم mbti بعد چند بار تست دادن اشتباه کرده و امکان نداره من J و برنامه ریز باشم , من عملاً هیچکاری انجام نمیدم . ولی بازم من دارم شخصیت برنامه ریز بودن و البته اسم کنکوری بودنو یدک میکشم ولی ذره ای شبیه اینا نیستم . به ماهیت خیلی چیزا فکر کردم ... و بعضیاشون دیگه برام پوچ شدن .
عشق یکطرفه رو حتما همتون شنیدین ... ولی به نظر من دوستیهای یک طرفه هم هست ؛ یه مدت که کنار بکشی متوجه میشی فقط تو بودی که داشتی اون رابطه رو حفظ میکردی...( بماند که این برای من شده مثه لپلپ که امکان نداره برای کسی پوچ در بیاد ولی برای من اتفاق افتاد.. )
و بعد غم .. وقتایی که خوشحالم که یه خلا احساس میکنم . یه طوری که منو توی واقعی بودنش به شک میندازه . غما برام یه جورایی عزیز شدن ، از روزایی که خوشحال باشم ، میترسم ؛ چون یه چیزایی رو فراموش کردم و اون شادیِ توهمی بیش نیست ...
ولی بعضی آدما بدون اینکه بدونن گاهی مارو خوشحال کردن .. یعنی طرف اصلا درگیر زندگیِ خودشه ، ولی همون کار عادیش لبخند آورده رو لبت .
نمیدونم براتون پیش اومده یا نه ، ولی خیلی عجیبه ! خیلی ...
پ.ن : سندروم پست بیمحتوا پیدا کردم :"
پ.ن۲ : کی دوازده فروردین شد ؟!
پ.ن۳ : بدجور بعد انتشار پستا پشیمون میشم و دلم میخواد برم همهرو حذف کنم ...
پ.ن۴ : خواب خیلی خوبه